مشخصات اصلی پروژهها
۱- موقتی بودن
۲- یكتا بودن
۳- تفضیل فزاینده
1- مشخصه موقتی بودن در پروژهها
هر پروژه در زمان مشخصی آغاز و خاتمه مییابد ؛ پروژه زمانی خاتمه مییابد كه به اهداف (از پیش تعیینشده) نایل شده باشد و یا هنگامیكه مشخص شود اهداف پروژه قابل حصول نبوده و میبایستی پروژه خاتمه یابد . اجرای موقتی پروژهها ، نه تنها لزوما به معنی دوره كوتاه انجام آنها نیست بلكه بسیاری از پروژهها در طی سالیان طولانی به نتیجه میرسد ، اما به هر حال زمان اجرای هیچ پروژهای نامحدود نبوده و اجمالا پروژه یك تلاش مداوم نیست . محصولات و خدمات منتج از اجرای پروژهها برخلاف دوره اجرای آنها عموما موقتی نیستند .
یك مساله دیگر درخصوص موقتی بودن پروژهها میزان حصول به نتایج ( و اهداف از پیش) پیشبینی شده آنها در موعد مشخص شده است ؛ این موضوع بطور دائم توجه مسئولین پروژه را به خود مشغول میدارد و آنان همیشه در تكاپوی پاسخ به این سؤال هستند كه آیا میتوانند پروژه را مطابق اهداف از پیش تعیینشده به اتمام برسانند ؟
۲- مشخصه یكتا بودن پروژهها
اجرای پروژهها ، انجام آن مجموعه فعالیتهای منحصر بفردیست كه پیش از این انجام نشدهاند و این نشانه یكتایی آنها است .
پروژه تهیه و تولید یك محصول یا ارائه خدمات ، اگرچه ممكن است در یك گروه مشخص (مانند طراحی نرمافزار) قرار گیرد ، اما یكتا و منحصر بفرد است . پروژهها با متولیان ، طراحان ، موقعیتهای زمانی ، مكانی ، مجریان و سایر مشخصههای گوناگون و متفاوت از یكدیگر ، اجرا میشوند لذا حتی وجوه اشتراك پروژهها از برخی جهات و یا حتی همه موارد برشمرده شده نیز نمیتواند یكتایی آنها را منتفی نماید .
۳- مشخصه تفصیل فزاینده
محصول یا نتایج پروژهها یكتا و منحصر به هر یك از آنها بوده و مشخصههای این نتابج منحصر به فرد میبایستی از ابتدا تا انتها بطور فزاینده بسط داده شود . مفهوم فزاینده روند صعودی مستمر و بدون بازگشت و تفصیل نیز بسط توسعه یافته برای تكمیل تبیین میباشد .
تفصیل فزاینده مشخصههای محصول پروژه میبایستی حتیالامكان از همان ابتدای پروژه آغاز و به تدریج همزمان با تكمیل گروه مدیریت پروژه دقیق و كامل گردد . تفصیل فزاینده مشخصههای محصول پروژه میبایستی بدقت با تعریف محدوده پروژه ( مجموعه كارهایی كه میبایستی برای نیل به اهداف پروژه انچام پذیرند) هماهنگ و متناسب باشد و همچنین تفصیل فزاینده مشخصههای محصول پروژه نمیبایستی موجب تغییر در تعریف محدوده مصوب پروژه گردد .
به عنوان نمونه در پروژه احداث یك كارخانه پتروشیمی ابتدا مشخصههای فرایند كارخانه تبیین ، آنگاه واحدهای اصلی فرایندی با توجه به این مشخصهها طراحی میگردد ؛ سپس این اطلاعات مبنا و معیار مناسبی برای انجام مهندسی پروژه اعم از طراحی مفهومی ، پایه و تفصیلی جانمایی كل كارخانه (Detail plant layout) و همچنین طراحی مشخصههای فرایندی و مكانیكی هر یك از دستگاهها و تجهیزات در واحدهای فرایندی و سرویسهای جانبی كارخانه میباشد .
نتایج طراحی نقشهها و تهیه مدارك مهندسی ، به مرور و بطور فزاینده تهیه و تولید نقشهها و مدارك خرید ، ساخت و نصب (مانند نقشههای ایزومتریك) را بدنبال خواهد داشت . (هنگام عملیات اجرایی تقسیر و تطبیق بین برنامه كاری و شرایط كاری بسیار ضروری و مبتنی بر اخذ تأییدات لازم میباشد) این تفصیل فزاینده مشخصهها ، در نهایت منجر به تولید نقشههای عین ساخت میگردد .
●چرخه حیات پروژه
چرخه حیات پروژه نمایانگر مراحل اصلی و قدمهای عمده در اجرای پروژه از شروع تا خاتمه آن میباشد و به دو بخش عمده ذیل تفكیك میشود :
۱- مشخصات فعالیتهایی كه در هر مرحله از چرخه حیات پروژه و برای تكمیل آن میبایستی انجام شوند .
۲- مشخصات نیروهایی كه برای تحقق اهداف هر مرحله ، درگیر انجام فعالیتهای آن مرحله میگردند .
اغلب چرخههای حیات پروژه دارای مشخصههای كلی زیر میباشند :
۱- میزان انجام هزینهها و استفاده از نیروی انسانی در مراحل اولیه اجرای پروژهها عموما كمتر بوده ، به مرور افزایش یافته و هنگامیكه پروژه به خاتمه نزدیك میشود این میزان سریعا كاهش مییابد .
۲- در مرحله آغاز پروژه احتمال موفقیت در انجام تعهدات و حصول كامل به نتایج از پیش تعیینشده كمتر است و بدین لحاظ میزان ریسك و عدم قطعیت بیشتر میباشد ؛ این احتمال به مرور پیشرفت كار پروژه و با شناسایی و تسلط به جوانب كار و محیط پروژه ، تعدیل و متناسب میگردد . (بدیهی است اگر پیشرفت پروژه مطابق مبانی اولیه و مغایرت برنامه با اجرا در حداقل ممكن باشد موفقیت كاملا محتمل خواهد بود و در صورت عكس ، احتمال عدم موفقیت بیش از پیش و متناسب با اختلافات برنامه با اجرا خواهد بود .)
۳- اغلب برآوردها و پیشبینیها در مراحل آغازین پروژه دقیق نیست ؛ لذا تاثیر آراء و نظریات مجریان در تعیین مشخصههای محصول و هزینه نهایی در اوایل پروژه بسیار زیاد است و اما به مرور و در مراحل بعدی و با پیشرفت پروژه و كسب مبانی دقیقتر و كسر فاصله زمانی بین پیشبینی و اجرا، ، بهمرور از اعلام نظر متولیان (كه بیشتر جنبه بایدها و نبایدها دارد) كاسته شده و بنا به مقتضای كار و واقعیات ملموس ، مشخصههای پروژه و مراحل آن تبیین و تعیین میگردد .
۴- چرخه حیات پروژهها اغلب به چهار یا پنج مرحله (و در برخی موارد بیشتر) قابل تفكیك میباشد . این تفاوت حتی میتواند مطابق نظرات مجریان و متولیان مختلف بین دو پروژه مشابه نیز متفاوت باشد ؛ به عنوان مثال برخی از مجریان دو مرحله (مهندسی پایه و مهندسی تفصیلی) را به عنوان یك مرحله (طراحی و مهندسی) مینامند . عدهای مراحل چرخه حیات پروژهها را با نام زیرپروژههای آنها شناسایی مینمایند ؛ مثلا طراحی و مهندسی پروژه به عنوان یك مرحله و از طرفی یك زیرپروژه قلمداد میگردد .