با گسترش حوزه تجاری شركتها و جهانیشدن پروژهها ، امروزه استفاده از استانداردها برای همزبانی افراد درگیر در پروژه و اطمینان از اجرای درست كار ضروری است . استانداردها ، علاوه بر تبیین كار و تعیین چگونگی اجرای صحیح عملیات ، به عنوان مرجعی برای افراد گروه پروژه در اختلافات مطرح است . قوت استانداردها در جامع بودن آنها ، سادگی ، مقبولیت عام استفادهكنندگان و تضمینش برای اجرای درست كار است . با توجه به جهانی شدن شركتهای ساخت و تولید و گسترش بازارهای كار ، مدیران پروژه بهتر است با استانداردهای مدیریتپروژه آشنا شوند ؛ بهرهگیری از آنها میتواند آنها را در اجرای برنامههای پروژه یاری نماید .
موسسات و كشورهای گوناگونی اقدام به تدوین استانداردهای مخصوص خود در زمینه مدیریتپروژه كردهاند ؛ اما در این میان چهار استاندارد دارای اهمیت و مقبولیت بیشتری هستند :
۱- (PMBOK (Project Management Body Of Knowledge
این همان نام آشنا و معروف است كه در انجمن مدیریت پروژه آمریكا (PMI) تدوینشده و استفاده از آن بسیار متداول است . پس از تدوین PMBOK ، موسسه ملی استاندارد آمریكا نیز آن را تایید و به عنوان استاندارد ملی آمریكا در زمینه مدیریت پروژه ثبت كرده است . در این استاندارد دانش مدیریت پروژه در نه بخش بیان شده است . در این میان تفاوتهای اندكی بین دونسخهی موسسهی PMI و موسسهی استاندارد وجوددارد ؛ PMBOK نگاهی نظری و ANSI ۹۹-۰۰۱-۲۰۰۰ نگاهی اجراییتر دارد . PMBOK همانند سایر استانداردها ، هرساله توسط هیات منتخبی از PMI بازبینی میشود و در صورت نیاز به تغییر ، ویرایش جدیدی از آن به اطلاع اعضاء PMI میرسد .
۲-( APM (Association For Project Management
این استاندارد توسط مركز مطالعات مدیریت پروژه انگلستان (UMIST) و زیر نظر پروفسور موریس تهیه و تدوین شده است . این استاندارد شامل هفت قسمت است كه در این هفت قسمت چهل مفهوم كلیدی در زمینه مدیریت پروژه تشریح شده اند .
۳- (BS( British Standard6079
این استاندارد توسط شركت British Standard تهیه و تدوین شده است . این استاندارد موردقبول دولت و صنعت انگلستان میباشد ؛ در این استاندارد مدیریت پروژه به چهار قسمت تقسیم شده است .
۴- (JPMF (japanese Project Management Forum
این استاندارد توسط انجمن پیشرفت مهندسی ژاپن (ENAA) تهیه شده است . دیدگاه این استاندارد بر خلاف استانداردهای فوق بر این اساس است كه چگونه مدیریت پروژه میتواند محرك خلاقیت و ایجاد ارزش تجاری گردد ؟ این استاندارد نیز مدیریت پروژه را به چهار قسمت تقسیم كرده است .
استانداردهای دیگری نیز چون استاندارد ISO ۱۰۰۶ تدوینشدهاند كه نه عمومیت استانداردهای بالا را دارند و نه مقبولیت عام آنها را . در انتخاب استاندارد موردنظر لازم است نوع پروژه ، محیط اجرا و نظر مشتریان و حامیان پروژه را درنظر گرفت و با مدیرانی كه پیش از این پروژهای مشابه را مدیریت كردهاند ، مشورت نمود .
- حوزههای دانش مدیریت پروژه كدامند ؟
براساس استاندارد PMBOK ، مدیریت نهگانه حاكم بر پروژهها عبارتند از :
۱- مدیریت یكپارچگی پروژه :
توصیف كننده فرایندهای موردنیاز جهت حصول اطمینان از هماهنگی مناسب عناصر مختلف پروژه و شامل آغاز پروژه ، اجرای برنامه و اختتام پروژه میباشد .
۲- مدیریت محدوده پروژه :
توصیفگر فرایندهای لازم برای حصول اطمینان از این امر كه پروژه در برگیرنده تمامی فعالیتهای موردنیاز بوده و كار اضافی در آن انجام نمیشود ، میباشد و شامل تصور توسعه پروژه ،محدوده توسعه وكنترل ، تعریف فعالیتها و كنترل آن میگردد .
۳- مدیریت زمان پروژه :
توصیفگر فرایندهای لازم برای حصول اطمینان از خاتمه بهموقع پروژه میباشد و شامل تعریف ارتباط فعالیتها ، برآورد مدت زمان فعالیتها ، تهیه برنامه زمانی و كنترل زمانبندی آنهاست.
۴- مدیریت هزینه پروژهها :
توصیفگر فرایندهای لازم برای حصول اطمینان از اینكه پروژه در چارچوب بودجه مصوب به اتمام خواهد رسید ، میباشد و شامل برآورد هزینه ، بودجهبندی و كنترل هزینه میگردد
۵- مدیریت كیفیت پروژه:
توصیفگر فرایندهای لازم برای حصول اطمینان از تامین ضرورتهای موثر در اجرای پروژه بوده و شامل برنامهریزی ، تضمین و كنترل كیفیت میباشد .
۶- مدیریت تداركات پروژه :
توصیفگر فرایندهای موردنیاز برای فراهم كردن كالا و خدمات لازم الوجود در پروژه میباشد و شامل برنامهریزی و كنترل تداركات ، مدیریت مدارك تجهیزات ، برنامهریزی تقاضا و درخواست ، انتخاب منبع ، مدیریت و ارزیابی طرفهای قرارداد دست دوم(Subcontractors) آنهاست .
۷- مدیریت منابع انسانی پروژه :
توصیفگر فرایندی است كه بهترین شكل بكارگیری افراد در پروژه را تضمین مینماید و شامل تعریف ساختار سازمانی نیروی انسانی پروژه ، شیوههای جذب نیرو ، روش تخصیص نیروها (در ساختار ماتریسی) ، تشكیل ، سازماندهی و توسعه تیم پروژه میباشد .
۸- مدیریت ارتباطات پروژه :
توصیفگر فرایندهای لازم برای حصول اطمینان از تولید ، جمعآوری ، انتشار و توزیع مناسب و بهموقع اطلاعات پروژه بوده و شامل برنامهریزی ارتباطات ، مدیریت اطلاعات ، كنترل اطلاعات ، گزارش كارایی و اختتام رسمی پروژه میباشد .
۹- مدیریت ریسك پروژه :
توصیفگر فرایندی است كه با تعیین و تجزیهوتحلیل واكنش مناسب در مقابل درجه ریسك پروژه سروكار دارد و شامل تعریف ریسك در پروژه ، برآورد ریسك ، كمی(مقداری) كردن ریسك ، اتخاذ واكنش در برابر ریسك و كنترل واكنش در قبال ریسك و پاسخگویی در قبال ریسك میباشد .