چالشهای تحقیق و پژوهش در ایران
با رویکرد صنعت ساختمان و شرکتهای عمرانی
(قسمت دوم)
آسیب شناسی تحقیق در پژوهش در ایران و کشورهای در حال توسعه
بررسی کیفی وضعیت تحقیقات
پرداختن به مشکلات و مسایل تحقیقات در کشورهای درحال توسعه که کشورمانیزاز جملهآن کشورهاست،در واقع نوعی کالبدشکافی علل ناکامی رشدعلم و تحقیق دراینگونه جوامع محسوب میشود. اینگونه بررسی هادرحوزهجامعه شناسیِ علم،اغلب، معطوف به جستجو و کنکاشیاست در باب علل توسعهنیافتگی و دگرگونی عظیمی کهدر بعضی جوامع اتفاق افتاده یا درحال حادثشدناست،ولی دربسیاری ازجوامع خلاف آن پدید آمدهاست. بررسی و تحقیق در مورد آن به روشنشدن این وضعیت برای ما، که بههرحال جامعهای در حال توسعه را تشکیل میدهیم و مصرّانهدر پی دستیابی به توسعهیافتگی در قالب برنامههای گوناگون هستیم، نیز فایده مند خواهد بود و این مهم در همه حوزه ها و به ویژه در حوزه علوم تربیتی و مدیریت آموزشی از اهم است بنابراین در این مجال نکاتی را اشاره می کنیم:
1 ) هدفهای تحقیق:
معمولاًدرکنار اهداف مفید تحقیقی در این حوزه ،اغلب اهداف تحقیقات در این تحت تاثیر معیارهای حاکم ، شکل خاصی پیدا میکند.
اولأ اهدافی که ماهیتاً اصیل ودرجهت توسعهیافتگی است ،اما روشهای تحقیق و اجرایآن است که میتواند منجر به حصول ثمرات آن نشود. ثانیاً اهدافی کهدر خود رگههایی از سوءاستفاده و فرصت طلبی دارد، مخصوصاً طرحهای تحقیقاتی که برای رفع مشکلات واعتلای سطح زندگی عموم جامعهاجرا میشود که هدف واقعی آن بعضاً فراهمکردن سود بیشتر برای اقلیت خاصی است.ثالثاً اهداف تحقیقی ظاهری بانیت تبلیغی که هدف ازآن، پرداختن به جوانب ظاهری کار تحقیق واستفادهابزاری در جهت مقاصد دیگر است.
2 ) منابعمالی:
در رأس مشکلات وکمبودهای عنوان شده برای عدم موفقیت کارهای پژوهشی، ناکافی بودن بودجه تخصیصیافته قراردارد. شاخص این مورد، نسبت بودجه اختصاص یافته از درآمد سرانه ملی به کارتحقیقات در کشورهای مختلف است. تجربه در کشور ما و در این حوزه نشان داده که نهتنها از امکانات موجود استفاده نمیشود که این امکانات بعضاً تباه میشوند، مثل قرار گرفتن افراد مجرب و زبده زیر نظر مدیریت فردی کم تجربه و بیدانش و بدون تخصص. نکته دیگر، توزیع نادرست امکانات تحقیقی و دخالتهای غیرمسئولانه و سلیقهای از طرف افرادی که در بدنه و ساختار بوروکراتیک واحد پژوهشی (مثل پرسنل اداری و مالی) وجود دارند و باعثعدم برقراری یک منطق صحیح در امر پژوهش در این حوزه میشود.
3 ) مدیریت وبرنامهریزی:
معمولاً اعمال یک مدیریت کارآمد و سودمند به یک جّو آزاد فکری و فضایی دموکراتیک نیاز دارد که بادیدی باز با محیط پیرامون برخورد کند و برای نقش فرد فرد آحاد جامعه دراداره امور ارزش قایل باشد.اما ویژگی مدیریت و برنامهریزی برای امور تحقیقاتی ما نشأت گرفته از مدیریت کلی حاکم و ویژگیهای خاص آن است که دیدگاهی بسته وغیر دموکراتیک است وبا هر برنامه تازه یا بازشدن هر روزنهای مخالفت میورزد.
4 ) ارزشیابی:
ارزشیابی پژوهش کاری کاملاًعلمی و تخصصی است که به تبع عوامل دیگر در کشور ما آلوده به مقاصد نادرست است ودرجهت برنامه توسعه حرکت نمیکند. ارزشیابیهای نارسا و جهتدار در تحقیقات به اینصورت است که کسب تجربه از طریق بازنگری و ارزشیابی در کار پژوهشی عملاًجایگاه خاصی ندارد و نتایج پژوهشی نقشی در جامعه ندارند.
5 ) وضعیت محققان:
بهمحققان بهعنوان نیروی انسانی متخصص که مهمترین عامل درجریان کارپژوهشی تلقی میشوند ، به عنوان حساسترین وآسیبپذیرترین عامل درجریان کار پژوهشی توجه میشودکه متأثر از اوضاع نامناسب کشور در این مقوله است . گذشته از این که از این نیرو حمایت لازم صورت نمیگیرد،اوضاع بهگونهای است که در مواردی حتی آگاهانه این نیرو تحت فشار و آزردهشدن واقع میشود. چنین وضیعت ورفتار نابهنجاری، مهمترین دلیل شکست و بینتیجه ماندن فعالیتهای پژوهشی در این حوزه است.
6 ) بهکارگیری نتایج تحقیق:
صاحبنظران به درستی معتقدندکه «شیوه برخورد عقلانی و خردورزانه با زندگی، با بهرهگیری از دستاوردهای علمی،از ضروریات حیات اجتماعی در جامعه است» (آیرس،1974) .اما مشکل عمده در کشورما عدم به کارگیری این دیدگاه در روابط و فرایندهای اجتماعی است.علاوه براین، یکی دیگر از دلایل مشخص عدم به کارگیری نتایج پژوهشی، و بایگانی شدن این نتایج ، عدم سودمندی نتایج به دست آمدهاست.اغلب این نتایج فاقد کیفیت لازم جهت بهرهگیری در عمل هستند و دراینجا از نقش و صلاحیت عوامل نظارت بر طرح پژوهشی و همچنین ارزیابی کننده آن باید سؤال شود. برخیاز طرحهای پژوهشی اساساً در ارتباط با نیاز مشخصی در جامعه نیستند .
- بررسی کمّی وضعیت تحقیقات
همه کشورهای توسعه یافته در تلاش هستند که شاخص های علوم و فناوری را در حد مطلوب نگه دارند.این کشورها با افزایش و بهبود مداوم شاخصهای سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه به طور مرتب و منظم به سمت وضعیت مطلوب حرکت کردهاند و اختصاص رقم 4 درصد تولید ناخالص ملی برای تحقیقات جزء برنامههای ثابت آنها در آمده(مضطرزاده، 1380) و شکاف زیادی را بین آنها و کشورهایی چون کشور ما ایجاد کردهاست.در این کشورها شاخص نیروی انسانی علوم و فناوری هم دروضعیت مطلوبی هستند، بهطوری کهازمرز 1400 نفر متخصص دریک میلیون نفرجمعیت کهیونسکو برای توسعهیافتگی تعیین کردهاست، بسیارفراتر رفتهاند.درصد بالای این شاخص ها در کشورهای توسعه یافته گویای ایناست کهاولاً رابطه مستقیمی بین درصد بالای این شاخص ها و توسعهیافتگی وجود دارد. ثانیاً، توسعهیافتگی مستلزم برنامهریزی دقیق در زمینه تربیت نیروی انسانی در تحقیق و توسعهاست (مهدوی ،1371)
مقایسه نسبت تعداد پژوهشگران و کارشناسان تحقیق و توسعه به یک میلیون نفر در مناطق مختلف جهان نشاندهنده شکاف عظیم و تفاوت بسیار میان کشورهای توسعه یافته و کشورهایی چون ایران از لحاظ کمیّت نیرویانسانی لازم برای امر تحقیق است. این شاخص بیانگر آن است که «توجه بهامر تحقیق و توسعه،علاوه برآنکه خود از دلایل توسعهیافتگی است ، از آثار توسعه هم به شمارمی رود. بهعبارت دیگر ، با توسعه بیشتر توجه به مسئله تحقیق هم افزایش مییابد و بالعکس»(فهیمیحیایی،1373). بررسی میزان مخارج ناخالص مربوط به فعالیتهای تحقیق و توسعه، در مناطق مختلف جهان نشان میدهدکهدراینباره بیشترین نقش را کشورهای توسعه یافته کهعضو سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه هستند با داشتن حدود85 درصدازکل هزینههای مربوط به علم وفناوری در جهان دارند (پاپُن و بار،1996). لذا شاخصهای علمی وفناورانه، واحدهای کمّی هستند برای اندازهگیری عواملی که معرف و مشخص کنندهوضعیت و میزان فعالیت نظامهای تحقیقاتی وفناورانه هستند.
یکیاز معیارهای مهم برای بیان تفاوت و وضعیت موجود بین کشورهای توسعه یافته و کشورهایی چون ایران ازنظر پژوهش، تعداد و کیفیت مقالههای علمی منتشر شده در مجلات معتبر است که خود برخاسته از تحقیقات علمی گوناگون است.
به طورکلی آمارهای موجود نشان میدهدکهدرصد بسیاربسیاراندکی از مجله های علمی و پژوهشی جهان متعلق به کشورهای درحال توسعه از جمله ایران است.به طوری که به نظر می رسد برای مدیریت و رهبری آموزشی ما برای ایران مجله معتبر علمی و پژوهش نداریم . براینمونه ، «درسال 1997 در ایالات متحده 260 هزار مقاله تولید و چاپ شده، یعنی تقریباً یک مقاله بهازایهر1000 نفر. در اروپا هم کمابیش همین رقم بهدستآمده است .اما این میزان در ایران همان سال483 مقاله بودهاست، یعنی تقریباً یک مقاله بهازای هر 120 هزار نفر» ( آقامحمدی و خرمی ، 1378).
در اوایل دهه قبل، یعنی زمانی که آثار بسیار چشمگیر نتایج انجامِ تحقیقات عمیق و برنامهریزی شده دردهه های بعد از جنگ رفتهرفته آشکار میشد و اختلاف سطح پیشرفت در کشورهای پیشرفته صنعتی با ممالک جهان سوم نمایانتر میگردید، سهم جوامع در حال توسعه از این انتشارات تنها 2/2 درصد بود.ازنقطهنظر مقایسه، میتوان گفت کشور مصر که در میان جوامع در حال توسعه یک غول علمی محسوب میشود ، درسال، بین 400 الی 500 مقاله علمی منتشر میکند؛ درحالیکه فقط میزان مقالات علمی منتشر شده در دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد بیش ازاین رقم است. حتی در مواردی یک کشورجهان پیرامونی به طور نمونه معادل یک کالج کوچک امریکایی مقاله منتشر میکند (فاطمی،1374). مهمترین دلیل کمبود مجله و مقاله علمی دراین کشورها و کشور ما در حوزه هایی از جمله علوم تربیتی و مدیریت آموزشی ناشی از ضعف کارهای پژوهشی مناسب است که نمیتواند خوراک لازم را برای اینگونه انتشارات فراهم کند (آقامحمدی و خرمی، 1378) . اختلاف بسیار زیادِ ناشی از توجه به امر تحقیق در جوامع پیشرفته با جوامع در حال توسعه ، قابل تأمل است.
معمولاً عوامل مؤثر درکارآیی مراکز تحقیقاتی متأثر از دو شاخص میباشد :
1- شاخص منابع انسانی متخصص به ازای جمعیت
شاخص منابع انسانی متخصص به ازای جمعیت ، اصلی ترین معیار برای کارآیی مراکز تحقیقاتی است، یعنی نیروی انسانی آموزشدیدهای که بتواند تفکر، تحلیل و برنامهریزی کند و از ابزارهای تحقیق به خوبی استفاده نماید. مقایسه سادهای بین تعداد محققان وکارشناسان شاغل در امر تحقیق جوامع پیشرفته و کشورهای در حال توسعه از جمله ایران نشان میدهد که این شاخص در جوامع دستهاول تقریباً پنجبرابر است. با در نظر گرفتن این نکته که جمعیت جوامع پیشرفته حدود سه برابر است و محاسبات مربوط به آن، به طورخالص این نسبت حتی به سیزده برابر میرسد. یعنی با وجود آنکه 76% کل جمعیت جهان مربوط به جوامع درحال توسعه و سایر جوامع است، آنها فقط 15% از کل محققان جهان را به خود اختصاص دادهاند و فقط 4% از کل پژوهش های علمی جهان در این کشورها انجام میشود
2- شاخص منابع مالی
اما درمورد شاخص منابع مالی که عبارت است از کل بودجه اختصاص یافته به تحقیق، اعم از دولتی یا خصوصی، جوامع درحال توسعه معادل 61 صدم درصد از تولید ناخالص ملی را به تحقیق اختصاص داده اند که درمقابل آنچه جوامع پیشرفته برای این امر هزینه می کند بسیار ناچیز است(آیت ، امیرافشاری و ملاطاهری ، 1379).
- سایرموانع وتنگناهای پیش روی انجام تحقیقات و پژوهش ها در کشور خودمان
موانع و تنگناهای انجام تحقیق به عوامل معدودی منحصر نمی شود و برحسب اوضاع و مقتضیات گوناگون، عوامل بسیاری وجود دارند که کیفیت وکمیت پژوهش ها و تحقیقات را تحتالشعاع قرار میدهند. در ذیل بخش عمده ای از نظرات صاحب نظرانی که معتقدند عوامل مخنلف در تحقیق و پژوهش اثر دارد به طور تیتر و با شرح مختصر ارائه می نمائیم:
موانع فرهنگی توسعه علم و تحقیقات :
میتوان مواردی همچون ایستادگی در برابرتغییر، ضعف انگیزه پیشرفت، ضعف انگیزههای شناختی، زندگی در گذشته بهجای آیندهنگری، پایین بودن پایگاهاجتماعی محققان راذکر کرد(خوارزمی، 1374) .
نارسایی سیاستهای علمیـ تحقیقاتی مؤثر برتدوین واجرای سیاستهای علمی :
که شامل ضعف مدیریت و کمبوددانایی لازم برای اداره سازمانهای علمی و تحقیقاتی، نارسایی نظامهای آموزشی در سطوح مختلف از ابتدایی تا پایان دورههای دانشگاهی، نارسایی نظامهای اطلاع رسانی در عصراطلاعات(عدم دسترسی سهل و آسان به اطلاعات و ….) میگردد. اسملسر(1958) در زمینه ساختار مدیریتی، از نوعی تقسیم کار بی فایده سخن میگوید که نتیجه عدم شناخت صحیح مسئله درتفکر عوامل تصمیم گیرنده و یا تصمیم ساز دارد.
بادرنظر گرفتن موارد یادشده، بررسی ها نشاندهندهآن است که به طورکلی عمده ترین موانع و تنگناهای موجود تحقیقاتی دردانشگاههاومراکز تحقیقاتی عبارت اند از:
روشن نبودن جایگاه واقعی پژوهش و عدم رشد فرهنگ تحقیق:
در کشور ما به طور کلی چه درمحیطهای عام علمی و چه محیطهای خاص مثل دانشگاه، جایگاه و پایگاه واقعی تحقیق مشخص نیست و این مقوله، همچنان امری نهادینه نشده به حساب میآید. هنوز حتی درمحیطهای دانشگاهی ، بهای لازم به تحقیق داده نمیشود. آحاد جامعه شناخت کافی و وافی از امر تحقیق ندارند و لذا ارزش لازم را برای آن قائل نمیشوند. تحقیق علمی به عنوان یک مسئله تثبیت شده و استوار، موضوعیت ندارد و لذا برای آن متولی مشخصی هم نمیتوان پیدا کرد.
کمبود بودجه های تخصیصی به امر پژوهش:
سرمایهگذاری پایین در زمینه تحقیقات بهطوریکه هنوز به میزان استانداردی از درآمد ناخالص کلی که از سوی یونسکو برای تحقیقات درنظرگرفته شده، نرسیده و با آن فاصله بسیار دارد. درمقابل بودجه اختصاص یافته به تحقیقات درجوامع پیشرفته بعضاً چنان کلان است که به تبع آن تحقیقات بینالمللی انجام میشود، اما درکشورهای در حال توسعه چون ایران ارقام بودجه قابل قیاس با این جوامع نیست.
بوروکراسی اداریـ مالی دست و پاگیر و به اصطلاح «تارعنکبوتی»:
منظور، نظامی است که باعث میشود تصویب یک طرح تحقیقی مدت زمان طولانی به درازا بکشد ، فرصتها از دست برود، و محقق را ناامید و سرخورده کند. این بوروکراسی دست و پاگیر باعث شده که در ایران، محقق حتی به تحقیق نتواند به دیده یک عامل امرار معاش نگاه کند (لهسایی زاده ، 1375) .
مشخص نبودن الویتهای تحقیقاتی:
درجوامع پیشرفته عمده برنامهریزیهای ملی و حتی سیاسی براساس اولویتهای تعیین شده درجهت رفع نیازهای جامعه صورت میگیرد، درصورتیکهدر کشور ما اصلاً مشخص نیست نیازهای اجتماعی کدام اند و این نیازها چه پژوهشهایی را میطلبند و برنامهریزی حاصل از نتایج تحقیق چه سمت و سویی باید داشته باشد.
نبودانگیزش لازم وسیاست تشویق وترغیب:
درحوزه تحقیقات کشور ما ، محیط علمی ، فاقد فضای رقابت جویانهاست و لذا نظامی منسجم و منظم برای تشویق و ایجاد انگیزه بیشتر برای محققان فراهم نمی سازد.این موضوع سبب از بین رفتن انگیزش لازم میان محققان می گردد. ضمن آنکه درحوزه تحقیقات ، جوّ علمی سالمی بین محققان حاکم نیست و عموماً تشتت آراء و اختلافنظر درتعریف دقیق مفاهیم شکل بارزی دارد.
کمبوداطلاعات ودادههای آماری صحیح و بِهنگام:
دربررسی مسایل مدیریتی و علوم تربیتی در ایران مواردی مانند عدم وجود یک بانک اطلاعاتی جامع برای محققان، عدم وجود آمارهای دقیق جمعیتی،شغلی،سنی و جنسی از جامعه، عدم اطلاع از پیشینه تحقیقات انجام شده درباب یک موضوع ، بهروز نبودن اطلاعات و دادههای موجود ، دشواری های بسیاری به همراه دارد.
اقتباس روش های مطالعهازکشورهای پیشرفته:
معمولاً اقتباس روشهای تحقیق و مطالعه بدون ارزیابی دقیق و مراعات انطباقپذیری آنها با اوضاع محلی ، وعدم توجه به ساختارها و اوضاع اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی درایران باعثشدهاست تا کورکورانه ازجوامع پیشرفته پیروی و تبعیت شود کهاین مسئله خود باعث معضلات فراوانی در راه تحقیق میشود . درواقع در ، اغلب«سرعت تغییرات اجتماعی ازسنتی بهسوی مدرن زیاد است، و عناصر نامتناسب جوامع مدرن از بیرون بدان رخنه می کند، واین درحالیاست که جریان مدرنیزاسیون جوامع غربی، ازدرون خود جامعه و متناسب با فرهنگشان،در مدت زمانی طولانی و به طور آهسته طی شده است»(رفیع پور،1380).
بههمین دلیل جوامع در حال توسعه و از جمله ایران بیش از هرچیز نیازمند عدم تقلید تام و تمام، و درعینحالاستفاده از عناصر و ساختارهای درونی خود برای غلبه بر معضلات و مشکلاتشان هستند. چنانکه الکساندرکنیگ (1375) نوشتهاست : «این نکته عموماً پذیرفته شده است که توسعهدرکشورهای جهان سوم اساساً بستگی دارد به خلق توانایی بومی برای علم وفناوری در هر کشور یا دستکم در گروهیاز کشورها».
این موضوعدرمیان شاخههای مختلف علم، خصوصاً در مورد علوم تربیتی و علوم اجتماعی موضوعیت خاصی می یابد، زیرا از یک سو، برخی یافتههای تحقیقات تربیتی و اجتماعی کاربردهای حساسی دارند و از سوی دیگر روابط تربیتی و اجتماعی بیشتر، در موقعیتهای خاص فرهنگی، اجتماعی،اقتصادی شکل میگیرند. با توجه به ماهیت دانش های گوناگون،در مورد علومی مانند علوم تربیتی و اجتماعی، لازم است بیش از سایرعلوم به تحقیقات علمیِ بومی پرداخته شود، ضمن آنکه «لازمه بومی شدن تحقیقات تربیتی و اجتماعی در کشور تأمین سطح متعارف و معقولی از فرهنگ تحقیق در درون آحاد مردم آن است» (سرائی ، 1372) .
فقدان برنامه مشخص در وزارتخانهها برای خرید از داخل
یکی از دلایلی که سبب می شود تحقیقات در کشور جهت دار نباشد و یا از نتیجه آن استفاده نشود ، به وزارتخانه ها مربوط می شود. اگر وزارتخانه ها موظف شوند که مثلاً تا دو سال آینده محصولی یا ماده ای را که از خارج وارد می شود در داخل تولید کنند، مجبور به پیگیری ارتباط با دانشگاه یا مراکز تحقیقاتی می شوند و از شرکت ها و متخصصان مربوط جهت رفع مشکل و نیاز خود کمک می گیرند. در این صورت یک ارتباط کاملاً واقعی پیش خواهد آمد. اما متاسفانه بسیاری از مواقع در عمل، عکس این اتفاق می افتد؛ یعنی اگر سازمان های مربوطه بدانند که یک فردی توانسته ماده ای را تولید نماید، باز هم مسیر خود را برای واردات طی می کنند چرا که ساختارها غلط می باشد و این مشکل را ما در تحقیقات تربیتی هم به نوعی داریم .
بنابراین به دلیل فقدان هدف و برنامه، از نتیجه تحقیقات دانشگاهی نیز استفاده قابل توجهی به عمل نمیآید.
فقدان تجربه کافی در امر تحقیقات
به لحاظ اینکه تجربه طولانی مدت در امور تحقیقاتی در کشور نیست، آن بسترهای لازم برای رشد هر چه بیشتر فراهم نشده است. یعنی ارتباط صحیح بین دانشگاه و مراکز تحقیقاتی خیلی تعریف شده نیست .
قبل از انقلاب تحقیقات در کشور وجود نداشت. خوشبختانه بعد از انقلاب تحقیقات شروع شد؛ هر چند سازمانیافته نیست و کارهای تکراری زیادی انجام میشود. مسئولین و دولتمردان باید برای اینکه تحقیقات به یک نظام و سازماندهی مشخص برسد، برنامه ریزی کنند. البته دیکته نانوشته غلط ندارد و قطعاً ممکن است در این برنامه مشکلاتی هم بهوجود بیاید که باید به مرور آنها را رفع نمود .
فقدان صبر و حوصله در امر تحقیقات
اینکه گفته شود دانشگاه در انجام پژوهش های تربیتی خیلی موفق نبوده است و بنابراین اعتماد به آن از دست رفته است درست نیست. اصلا در تمام دنیا تعدادی از کارها به نتیجه مطلوب نمیرسد. یعنی این طبیعت پژوهش ها و طرح های تحقیقاتی است که گاهی موفق و گاهی ناموفق است. ممکن است در ایران کارهایی که به نتیجه نرسیدهاند بیشتر باشد اما باید تلاش نمود که این را به حداقل ممکن رساند. در تحقیقات هر چقدر هزینه شود، اسراف نمیباشد و باید صبر و تحمل داشت .
متأسفانه دیدگاه تنگ نظرانهای وجود دارد که معتقد است باید هر کار تحقیقاتی به یک فرایند منجر شود یا کاربردی خاص داشته باشد. و این بخصوص در علوم تربیتی به خاطر ماهیت خاص آن بیشتر مشهود است . اینکه شرکتهای بزرگ دنیا میلیاردها دلار خرج میکنند و ده سال بعد نتیجه آنرا میگیرند، دقیقاً به این دلیل است که آنها یک دیدگاه بهتری نسبت به قضیه دارند. به طور مثال بیوتکنولوژی را اگر در نظر بگیریم، بههیچوجه در ابتدا سودآور نبود؛ همچنانکه امروزه برای آنها نانوتکنولوژی سودی ندارد ولی دستاوردهای آن در درازمدت مشخص میشود و بهتدریج روند آن شکل میگیرد و آن زمان که یک کشور دانش فنی و بومی را در آن زمینه داشت در دنیا موفق خواهد شد .
بنابراین نباید انتظار داشت که وقتی قرارداد پروژهای را با یک محقق بست، حتماً با اجرای پروژه مورد نظر تمام مشکلش حل شود و حتماً محصول مورد نظر تولید شود. بلکه گاهی اوقات کار طول میکشد چرا که بهدست آوردن نتیجه عملی آسان نیست و به زمان و حوصله و اعتقاد نیاز دارد . این در علوم تربیتی و مدیریت آموزشی که با آموزش و انسان سر و کار دارد بسیار پیچیده تر و بلند مدت تر است و سازمان های آموزشی باید به این مهم ، نظر ویژه ای داشته باشند .
همکاری ضعیف بین محققین
همکاری لازم بین محققین نسبت به کشورهای پیشرفته کمتر است. این مورد جزء مشکلات فرهنگی کشور است. بهعنوان مثال دلیل اینکه افرادی که در یک دانشگاه و در یک رشته تحصیل میکنند و یا در یک زمینه فعال هستند در کنار یکدیگر قرار نمیگیرند تا مشکلات را با هم حل نمایند، گاهی بهدلیل عدم اعتماد افراد نسبت به یکدیگر است که این به امنیت شغلی یا اقتصادی یعنی افراد ممکن است نگران شوند که مثلاً اگر شخص دیگری در آن پروژه که سهیم باشد منافع او به خطر بیفتد .
در مواردی نیز عدم تمرکز محققین روی تحقیقات و چندشغلی بودن و پرداختن به کارهای غیرعلمی باعث این ضعف همکاری میگردد و سبب میشود که فضا یک فضای ناسالم تحقیقاتی گردد. چرا که فرد مجبور است چند جا کار کند، در فلان شرکت یا مؤسسه کار کند و در عین حال به دانشگاه هم برود و نیز حقالتدریس هم داشته باشد. در نتیجه خیلی اوقات بخاطر تأمین معاش فرصتی به وجود نمیآید که محققین دور هم بنشینند. محقق امروزی در ایران بهجای اینکه ۸ ساعت تحقیق داشته باشد، شاید ۱۴ یا ۱۶ ساعت کارهای متنوعی انجام میدهد که ممکن است ۲ درصد آن هم تحقیقات نباشد و این خود به دلیل فقدان انسجام لازم میباشد .
البته ذکر این نکته نیز لازم است که نباید همیشه جزء را ملاک قرار داد و آنرا به کل تعمیم داد بلکه برعکس باید کل را مورد توجه قرار داد و راجع به آن بحث کرد. یعنی اگر جائی ضعف یا مشکلی داشت نباید همه کس و یا همه جا را دارای آن مشکل خاص دانست و حتی در مواردی هم که در اکثر افراد نقاط نقصی دیده می شود نباید به طور مطلق به آن نگاه کرد و از کارهای انجام شده چشم پوشی کرد .
به هر حال مدام از مشکلات دم زدن و این که کمبود داریم و یا نمیتوانیم کاری انجام دهیم کار درستی نیست و بهعبارت دیگر نباید همیشه قسمت خالی لیوان را ببینیم .
ناآگاهی از روش شناسی تحقیق
گاهی محققان، روش تحقیق عمومی را می دانند، ولی از اقسام روش های تحقیق، به ویژه روش های تخصصی هر حوزه و روش پژوهش میان رشته ای آگاهی ندارند؛ از این رو در انتخاب روش مناسب تحقیق با مشکل مواجه می شوند. از این رو لازم است که پژوهشگران علاوه بر آگاهی از روش تحقیق، از روش شناسی روش های تحقیق نیز آگاه باشند .
طرح مسائل متعدد در یک تحقیق واحد
تحقیق، مسئله محور است و هر چه مسئله تحقیق جزئی تر باشد، نتیجه دقیق تر خواهد بود؛ از این رو لازم است که مشکل و موضوع تحقیق به مسائل متعدد تجزیه شود و یک مسئله برای تحقیق انتخاب شود؛ چنان که پژوهشگران و صاحب نظران حوزه علوم تربیتی برای حل موضوعات تربیتی ، آنها را به مسائل جزئی تقسیم می کردند و هر فرع را جداگانه مورد بررسی قرار می دادند، و از خلط مسائل به شدت جلوگیری می کردند .
خلط مصادیق، آثار، ابعاد و علل محتمل در تحقیق
برخی از صاحب نظران توصیه کرده اند که از راه های زیر برای تجزیه موضوع و مشکل به مسائل استفاده شود
الف. تجزیه به علل محتمل؛
ب. تجزیه به آثار محتمل؛
ج. تجزیه به ابعاد مختلف؛
د. تجزیه به مصادیق
اگر مسائل تحقیق همان طور که گذشت، از هم جدا نشوند، ممکن است پژوهشگر مصداق را با ابعاد، یا آثار را با علل محتمل اشتباه کند و در تحقیق و نتیجه آن به خطا برود؛ از این رو لازم است همه این موارد از هم جدا شوند.
بی توجهی به تاریخ علم
دیدگاه های علمی در باره مسائل هر علم در طول تاریخ تغییر می کند و غالبا هر دیدگاه در نظریه های بعدی اثر می گذارد و گاهی یک مسئله بین چند علم دست به دست می شود و شکل اولیه آن تغییر می یابد .
مطالعه تاریخی و تحلیلی مسائل سبب می شود مطالب و دیدگاه ها و دلایل، معنادار شوند و شناخت سلف در پرتو خلف حاصل آید. بی توجهی به تاریخ مسئله و علم نیز مانع فهم درست مسئله می شود.
کم توجهی به نیازسنجی در انتخابِ موضوعات پژوهشی
روش صحیح انتخاب موضوع آن است که در انتخاب موضوع تحقیق، به معیارهای زیر توجه شود :
الف. نیاز جامعه و مراکز علمی؛
ب. استعداد و توان پژوهشگر؛
ج. علاقه پژوهشگر؛
د. ضرورت پژوهش در موضوع
در بسیاری از موارد، مراکز پژوهشی و پژوهشگران علوم تربیتی و مدیریت آموزشی از روش صحیح برای انتخاب موضوع و مسئله پیروی نمی کنند، بلکه گاهی برای رفع تکلیف اقدام به انتخاب موضوع پایان نامه می کنند و گاهی لازم است موضوعات و مسائل هر حوزه پژوهشی، خود، موضوع یک پژوهشِ وسیع کاربردی قرار گیرد و در اختیار پژوهشگران گذاشته شود .
پرداختن بیش از حد به مباحث نظری و دور شدن از مباحث کاربردی و راهبردی
تحقیقات بنیادی و کاربردی، همه در علوم تربیتی مورد نیاز است؛ اما گاهی آن قدر به پژوهش های بنیادی و نظری اهمیت داده می شود و مسائل ذهنی مورد پژوهش یا باز پژوهی قرار می گیرد که از تحقیقات کاربردی غفلت می گردد؛ چرا که در این پژوهش ها به مسائل تربیتی و آموزشی جامعه که عینی هستند ، توجه نمی شود. این، یکی از آسیب های جدّی در حوزه علوم تربیتی و مدیریت آموزشی است که نمونه های عینی آن را در بخشی از مسائل بی ثمر حوزه آموزش و تربیت می بینیم .
عدم توجه به ویرایش آثار
ویرایش دارای پنج مرحله است :
الف. ویرایش فنی (مثل درج علائم سجاوندی نظیر نقطه، ویرگول و...)؛
ب. ویرایش محتوایی (مثل جابه جایی کلمات و...)؛
ج. ویرایش عمیق (مثل کم و زیاد کردن کلمات...)؛
د. بازنویسی متن (مثل استفاده از الفاظ جدید در متن و...)؛
ه. باز آفرینی متن (مثل کم و زیاد کردن فصول و ......)
توجه به این شیوه ها برای زیباسازی، جذاب، روان و زودیاب کردن پژوهش مؤثر است.
روحیه سطحی نگری در تحقیق
پژوهش با ژرف نگری رشد می یابد و بالنده می شود. برخی از پژوهشگران تربیتی روحیه ای تسامحی و سطحی نگر دارند. این روحیه به پیشرفت علوم، ضربه ای غیر قابل جبران وارد می کند .
ضعف روحیه نقدپذیری و نقّادی
پژوهشگر علوم تربیتی باید روحیه ای نقّادانه داشته باشد و بر هر دلیل و مسئله ای علامت سئوال بگذارد تا بتواند مشکلات را بشناسد و آنها را حل کند. به همان اندازه نیز لازم است پژوهشگر، نقدپذیر باشد؛ یعنی دلایل منطقی و اشکالات مخالفان خود را با شرح صدر مورد بررسی قرار دهد و اگر صحیح است، بپذیرد. برخی از پژوهشگران دارای این دو روحیه نیستند؛ از این رو به پژوهش های خود آسیب جدی وارد می کنند و از رشد خود و جامعه علمی جلوگیری می کنند .
شخص محوری و تمایل به تحقیقات فردی(فرار از عقل جمعی و ارزیابی)
پژوهش های جمعی نتیجه ای کامل تر و استوارتر به بار می آورند. محققان حوزه علوم تربیتی گاها به تحقیقات فردی عادت کرده اند؛ از این رو در گوشه کتابخانه می نشینند ، به جامعه تحقیق خود مراجعه کرده و تحقیق خود را انجام داده ، نتیجه آن را ارائه می کنند. این شیوه از آن جهت که استقلال محقق و تلاش شخصی او محترم شمرده می شود؛ و نتایج شخص او منتشر می شود مفید است، اما از جهت دیگر، محقق را از مشورت و بهره برداری از نقدها و افکار دیگران محروم می سازد و رشد علم را کند می گرداند .
البته در سه دهه اخیر برخی تحقیقات جمعی در حوزه تربیتی و مدیریت آموزشی شکل گرفته است که البته اینها کافی نیست، بلکه این شیوه باید نهادینه شود و به صورت فرهنگ عمومی محققان در آید؛ به ویژه در حوزه علوم تربیتی که کار جمعی زیادی را می طلبد .
ادامه موانع وتنگناهای پیش روی انجام تحقیقات و پژوهش ها در کشور خودمان در قسمت بعدی و آخر ارائه خواهد شد. امیدواریم تا کنون مورد قبول قرار گرفته باشد ...